رسانهی تاکتیکمحور الگویی یکپارچه نیست، بلکه الگویی انعطافپذیر است که میتواند مرتباً از شکلی به شکل دیگر درآید. مجموعهرویکردهایی که از آنها مشقِ رسانهای تاکتیکمحور زاده میشود متغیر است و به مخاطبِ آن بستگی دارد. در ارتباط با همین موضوع، بافتار فرهنگی نقش بسیار مهمی در معانیِ تولید شده بازی میکند، چنان که الگوی مذکور باید همواره از نو پیکربندی شود تا مطالبات اجتماعی خاصی را برآورده سازد.
از پیچیدگیهای این موضوع باید به این نکته اشاره کرد که تاکتیکمندی هرگز بهگونهای نظریهپردازی نشده تا کاربرانش به یک توافق جمعی برسند. در واقع حتی مؤلفین متنِ اصلیِ الفبای رسانهی تاکتیکمحور نیز نتوانستهاند به یک اجماع کلی برسند. از طرفی، گیرت لووینک معتقد است که تاکتیکمندی اساساً از گفتمان نظامی نشأت گرفته است. قطعاً همینطور است که گفتمان بنیادینِ آن در این حوزه ریشه دارد. دربارهی شیوهای که تاکتیکهای فرهنگی خاص درک و اجرا میشوند در کتاب دربارهی جنگ، به کمک اصولی که کارل وُن کلاوسویتس پیش میگذارد، بهخوبی توضیح داده شده است. او بهوضوح فهمیده بود که «تاکتیک هنر ضعفا است» و نیرنگ و تردستی درواقع متحدین کسانی هستند که به تاکتیکمندی توسل میجویند. در عصر جنگ نامتقارن، روابط متقابل بین چریکی بودن در جنگ و در رخدادهای فرهنگی بسیار واضح است…