کتاب پیش رو در توصیف رویکرد فلسفی ژیل دلوز به سینما، متأثر از چشمانداز سینمایی دلوز به گسترهی فلات اندیشه است. دلوز در دو کتابش پیرامون سینما، فلسفه را به نگاهی سینمایی دعوت میکند. رویکردی که دلوز حتی در آثار فلسفی خود نیز آن را آزموده است. («فلسفه چیست؟» و «فوکو»)
دلوز، فیلسوف فرآیندها در روند تغییر و تحولی مستمر است. فرآیندهای بیپایانی که گاه دو نقطه را در درون یک بازه، چنان از یکدیگر متمایز میکنند که گویی آندو از اساس متعلق به دو جهان ناهمگون بودهاند. اما آنچه درک استمرارِ این فرآیند را ممکن میکند، تصور تصویری کلی است که شاهد و نظارهگر تمامی آستانهها، گسستها، کششها، جهشها، کندی و تندیها، گریزها، تصادمها، تناظرها، قلمرو زایی و قلمرو زداییها … و در یک کلام تمامی دگرگونیها باشد: نظارهگر، پرسوناژ اصلی فلسفهی دلوز و نظارهگری کنش اصلی فلسفهی اوست.
از خلال همین منظر دگرگون شده است که نسبتهای مرسوم و قالبی در نقد فلسفی سینما، جایش را به نگاه سینمایی در/ به اندیشه میدهد: نه سینمایی فلسفی، بلکه اندیشهای سینمایی.
این تحول اساسی یا به عبارت دیگر این «انقلاب» که برآمده از فرایند بدل شدن به نظارهگر و اختیار کردن موضع نظارهگری است، مطلوب خود را در سینما پیدا میکند. چرا که شاید این سینما باشد که بیش از فلسفه و یا هر هنر دیگری به دیدن دعوت میکند، دیدن را میآموزد، به انسانها برای بدل شدن به ناظر کمک میکند و مهمتر آنکه خود نیز نظارهگری میکند: سینما میبیند.
از همین رو است که سینما واجد سوبژکتیویته و ادراکی منحصر به فرد میشود که به ادراک سوبژکتیو طبیعی پدیدارشناسانه (آندره بازن) کاهشپذیر نبوده و به تصویر خودآیینیای میبخشد که دیگر مقید به تبعیت از چرخههای دلالت نشانهشناسانه (کریستین متز) نیست: سینما میاندیشد.
تصویر دیگر صرفاً بهواسطهی الگوهای حسی و حرکتی، موضوعی برای ادراک نیست، بلکه خود پدید آورندهی ادراک و احساسی بدیع است: سینما زنده است.
سینما به امری کلی بدل میشود و همانند نور و زمان، دیگر مقید به ادراک سوژهی اندیشنده نیست: ما درون سینماییم، نه سینما درون ما.
این مازاد درونماندگار سینما است که صرفاً به فیلمهای سینمایی و به تاریخ سینما محدود نمیشود. بلکه خود بدل به مبدع فرآیندی میشود که امکان دگرگونیهای بیشمار را فراهم میکند. در گسترهی همین مازاد سینمایی است که سینما از تخته بند تاریخ گاهشمارانه آزاد میشود و نقشها و نسبتهایی را میآفریند که از قواعد صلب وحدت بخش اثر، از مناسک تأویل و از هویت مؤلف فراتر میرود. از این رو میتوان دلوز را یک سینماگر (سینهآست) دانست. چرا که جهان، فلسفه و تصویر را در صحنهی تاریخ به سیاقی سینمایی با یکدیگر مواجه، مونتاژ و بِهزایی میکند تا رخداد گونگیِ انقلابیِ برآمده از دیدار نخستین، دوباره تداعی و احضار شود. رخدادی که بواسطهی آن چیزی به جهان افزوده شده است: امکان و روشی برای ساخت جهان. جهان به علاوهی سینما، ادراکی دیگر، احساسی دیگر، چشم و گوشی دیگر، بدنی دیگر و در یک کلام، کل دیگری نسبت به جهانِ بدون سینماست.
پیر مونتبلو فیلسوف معاصر فرانسوی، در این کتاب با تمرکز بر همین نقاط رخدادگون، معبری را برای ورود به چشمانداز دلوز پیشنهاد میکند تا شگفتی کمابیش فراموششدهی مواجهه با توان سینما در ابداع مفاهیم، احساسات و ادراکات را یادآوری کند. هر چند این یادآوری، مستلزم تأمل بر خاستگاههای پیشاسینمایی (اندیشههای آنری برگسون) است که کماکان در گسترهی زمان تکین سینمایی و امر کلی سینما درک میشوند.
این کتاب برای مخاطب فارسی خوانِ علاقهمند به سینما و فلسفه، با توجه به سابقهی نه چندان مستمر مطالعات سینمایی با رویکرد دلوزی در زبان فارسی، میتواند به منزلهی دعوتی روشمند برای آشنایی با مفاهیم بنیادین آن باشد. به عنوان کسی که در اکثر سالهای دههی هشتاد شمسی دانشجوی رشتهی سینما بوده، هرگز به یاد ندارم که حتی یک بار نام دلوز در هیچ یک از مطالعات و دروس دانشگاهی سینما به میان آمده باشد و یا حتی کوچکترین اشارهای به رویکرد او شده باشد. وضعیتی که بیارتباط با ترجمهی دیرهنگام و ناقص آثار دلوز در حوزهی سینما نیست و ظاهراً انگیزهی چندانی برای تغییر آن نیز وجود ندارد. حال آنکه این رویکرد، حتی با وجود انبوه انتقادات در مبنا و روش از جانب شاخصترین چهرهها (بدیو، رانسیر، دیدی اوبرمن) توانسته تا انقلابی در مطالعات سینمایی و حتا غیر سینمایی غرب ایجاد کند و وجاهت و غنای آن علاوه بر امکان تأسیس رشتهی آکادمیک مطالعات سینمایی خصوصاً در فرانسه، کمک فراوانی به پیدایش و بیان انبوهی از مفاهیم و اندیشهها بکند.
لازم به ذکر است که تمامی ارجاعات در این ترجمه به نسخهی فرانسوی آثار تعلق داشته و معادل کلمات یا عباراتی که با * نشانه گذاری شدهاند در واژه نامه و به ترتیب الفبای فارسی آمدهاند.
دانلود کتاب